اگر از خیابان شهید رجایی در محدوده محله علیآباد منطقه ۱۶ گذرکرده باشید، در راسته مسجد مادر، سردری را میبینید که بیشباهت به سردر دانشگاه تهران نیست!
همشهری آنلاین _ رضا نیکنام : اینکه چطور و چگونه سردخانه «گرنکو» در این نقطه از شهر تهران سر درآورده خودش قصه و حکایت جالبی دارد. اگر از ظاهر و باطن این بنا سر درنمیآورید کافی است که مشامتان را کمی تیز کنید. اگر ماشینها در حال بارگیری باشند بوی خوش میوه به مشامتان میخورد و دلتان هوس میوه میکند. این سردخانه سالیان سال است بی سروصدا در مجاورت محله تختی کار میکند و در دلش ماجراها و اتفاقهای جالبی افتاده که با خواندنش کلی سر ذوق میآیید. گویا اینجا، نام یک باغ و یک شرکت هلندی که کارش تولید دستگاههای سردخانهای بوده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
ملکه توران، مالک اولیه
محله علیآباد و زمینهای دوروبرش مال و املاک ملکه توران سلیمانی، سومین همسر رضاشاه پهلوی و پسرش شاپور غلامرضا بود و ملکه توران این زمینها را از پدرش به ارث برده بود. سال ۱۳۵۱ که هنوز اینجا زمینهای کشاورزی بود، شاپور غلامرضا تصمیم به ساخت سردخانه میگیرد.
معمار سردخانه فردی به نام «معمار قیدی» بود که ساختمان سردخانه را به صورت دیوارهای ۴۰ سانتیمتری میسازد. با نظارت یک مهندس پاکستانی به نام «مهندس رحمانخان» تأسیسات سردخانه از هلند میآید. همان اول کار قسمت جنوبی سردخانه به بهربرداری میرسد و قسمت شمالیاش بعدها راهاندازی میشود. نماینده شاپور غلامرضا «مرتضی سلطانیه» تقریباً حضور دائمی در سردخانه داشت و شاپور غلامرضا هم ماهی یک بار به سردخانه سر میزد. آن سالها کارکنان، شامل این چند نفر بودند: ۳ نفر کارگر خدمات، ۴ یا ۵ نفر کارگر موتورخانه، ۲ سرباز وظیفه که یکی نگهبان و مسئول خرید بود و دیگری راننده سرویس کارکنان و یک استوار به نام استوار محمودی که نظارت بر کار سربازها را عهدهدار بود.
«حاج اصغر رزازیان»؛ تاجر بزرگ موز در ایران
قبل از انقلاب سردخانه گرنکو به نوعی در اختیار «حاج اصغر رزازیان» تاجر موز بود که امتیاز واردات موز «چکیتا» را داشت، اصلاً شاپور غلامرضا سردخانه را برای نگهداری موز ساخته بود و این انحصار تا سال ۱۳۵۷ همچنان حفظ شد. موز، شاید تنها میوه ۴ فصل سال است. موز به صورت سبز میآمد و در انبارها در دمای ۱۲ درجه بالای صفر نگهداری میشد بعد از آن دمای انبارها را تا ۱۷-۱۸ درجه بالا میبردند تا اصطلاحا موز برسد. وقتی موزها میرسید وارد بازار میشد. فاصله وارد شدن موز به سردخانه تا تزریق شدن به بازار ۵ روز طول میکشید. موز کیلویی ۴ تومان به فروش میرسید. سردخانه تمام مدت فعال بود و به محض اینکه خالی میشد کشتی بعدی موز میرسید.
یک روز از سر لج ولجبازی اتفاقی میافتد به این شرح که کارکنانی که موز را میرساندند- به معنی رسیده شدن- ۲ نفر بودند و با هم کمی کلکل داشتند و هر فرصتی را برای ضایع کردن هم از دست نمیدادند؛ در انباری که نهایت درجه ۱۸ درجه است درجه را تا ۲۲ درجه بالا برده بودند و موزها بر اثر گرمای زیاد نرم شده بودند. کسی که این کار را کرده بود زیر بار کارش نمیرفت. بالادستیها تکتک بچهها را توبیخ کردند اما هیچ کدام گردن نگرفتند چون مسئولیتی نداشتند تا اینکه بعدها قضیه رو شد.
«سلطانیه» نماینده شاپور غلامرضا، علیرغم اینکه در وقت کار بسیار آدم جدی و منضبطی بود، از حق نباید گذشت که به موقعش هم مردانگی داشت و با وجود اینکه با شاپورغلامرضا حشر و نشر داشت، مرد مؤمن و نمازخوانی بود و بعد از انقلاب هم در ایران ماند.
توگوشی، نتیجه بیاحترامی به سرباز ایرانی!
اما بشنوید از مهندس «رحمانخان» یا مستر رحمان؛ مهندس چاق و خپلی که در داخل گرنکو به او خانه داده بودند و با اهل وعیالش در آنجا زندگی میکرد و شبانهروز کار نظارت بر سردخانه را بر عهده داشت و از بدجنسیاش فقط این را بگویم که به هیچ وجه دوست نداشت به ایرانیها کار یاد بدهد! در موقع لزوم از پاکستان نیرو وارد میکرد و یک هفته آموزش میداد. تازه معلوم نبود طرف چقدر سواد داشت که بعد از یک هفته او را به عنوان مهندس به سردخانههای دیگر میفرستاد. مستر رحمان نماینده تامالاختیار شرکت گرنکو بود و هر سردخانهای که در ایران فروش میرفت به او یک امتیاز میدادند و او هم منحصراً از نیروهای پاکستانی متخصص استفاده میکرد.
بالاخره قصه حکمرانی مستر رحمان بر سردخانه گرنکو این طور تمام میشود که یک روز سر یک قضیه به کارمند سرباز توهین میکند و آقاسلطانیه هم نامردی نمیکند و به خاطر بیاحترامی به سرباز ایرانی چنان توگوشی به او میزند که ۲ دور، دور خودش میچرخد و کلاً اخراج میشود.
کد خبر 734174
-
لذت کتابخوانی با یک فنجان قهوه در خانه بدون تقارن
-
این مرد ۱۲۰۰ روستا را آباد کرد | خالق ضرب المثل «برای من آب ندارد برای تو که نان دارد» چه کسی بود؟
-
بازار درازِ آجیلفروشهای تهران!
-
ببینید | خاطرات یک خیابان بیرقیب را ورق بزنید
-
عکس | کوچه آینهای تهران کجاست؟ | رسم برادری لابهلای آجر و سیمان | اینجا همهچیز را دو تا میبینید!
-
مسعودیه؛ قصر شازدهای که هرگز شاه نشد | درباره قهوه قجری زهرآلود، بمب زیر کالسکه و غارت عمارت مشهور
-
۳ دیدگاه متفاوت درباره یک زندان تاریخی
-
حکم جلب ظریف صادر شد
-
زنان حدود را در حجاب رعایت کنند تا … | ۴ هزار تعدی در هفته به زنان در محل کار، خیابان و رستورانهای انگلیس
-
تصاویر | تهران ۵۰ سال پیش ؛ خدایا برف بس است | روزگاری که تهران سیبری شد
-
وزیر کشور : بخش دولتی و خصوصی تهران فردا تعطیل است
-
یک استان کشور در وضعیت قرمز | شرایط اضطراری است
-
ببینید | پیام عجیب استانداری به یک سوم کارمندان دولت | فردا لباس گرم بپوشید !
-
عکس | اطلاعیه خبرساز ستاد امر به معروف گلبهار؛ حبس و شلاق برای زنان بی حجاب
-
تصاویر | تهران ۵۰ سال پیش ؛ خدایا برف بس است | روزگاری که تهران سیبری شد
-
تصاویر | اولین واکنشهای فرمانده یگان ویژه زنان؛ از پوشش خبرساز زنان یگان ویژه تا خشن بودن یگان ویژه زن
-
تصاویر | بزرگترین مار جهان که قاتل ۲۵۷ نفر بود | این هیولا کشته شد!
-
عکس | پسر رونالدو هم تیم جدیدش را انتخاب کرد | مسیر جونیور برعکس پدر شد!
-
دسترسی گروه هکری عدل علی به ۵۸ هزار ایمیل نازنین بنیادی | یک ایمیل جالب؛ واکنش پدر بنیادی به ناراحتی او از حامیان پهلوی
-
درخواست حیرت انگیز کی روش از فدراسیون فوتبال ایران | خوش اشتهایی سرمربی ۷۰ ساله پرتغالی
-
عکس | مردم سبزوار اجاق هیزمی راه انداختند! ؛ ابتکار هموطنان در روزهای سرد زمستان
-
عوارضی تهران قدیم که هنوز هم هست | «کبوترخانه علیآباد» کبوتر ندارد!
-
خواننده سرود «سلام فرمانده» امروز به منطقه۱۶ میآید
-
ساختمان ۹۵ ساله راه آهنتهران همچنان باشکوه | الهام از معماری ایران باستان و سبک آرمانگرا
-
لباس ملی و نخستین صنعت نساجی ایران | تنبان، شلیته، لباده و سرداری کجا رفت؟
-
از طرح محلهای «جان فدا»، اکران فیلم مستند و کمکهای مومنانه تا تجلیل از خانوادههای معظمشهدا
-
چطور یک بچه پولدار با رفیقش در جنوب تهران کارخانه ساختند؟ | وقتی «قو» آمد، دنبه و پیه از مطبخها رفت | صابونی که به تن آمریکاییها هم خورد!
-
ردپای کارگردان «پدرخوانده» در علیآباد! | نام چهره معروف سینمای هالیوود بر این شهرک چه میکند؟